۱۳۸۸ فروردین ۶, پنجشنبه

آزمایش سری فیلادلفیا


آزمایش فیلادلفیا یک آزمایش سری بود که در سال 1943 بوسیله ی نیروی دریایی آمریکا در فیلادلفیا بر روی ناو USS Eldridge انجام شد .مقصود از این آزمایش این بود که اثر یک میدان قوی مغناطیسی را بر روی یک ناوشکن آزمایش کنند . این کار با ژنراتورهای مغناطیسی انجام شد .ارتعاش ژنراتورها تولید یک میدان مغناطیسی بسیار بزرگ و سهمگین در کشتی و اطراف آن نمود . در هنگام این آزمایش نوری سبزرنگ و مه آلود ناوشکن و اطراف آن را در برگرفت و ناگهان ناوشکن و سرنشینانش جلوی چشم کسانی که در لنگرگاه بودند ناپدید شد .

یکی از کسانیکه در این آزمایش شرکت داشته گزارش کرد که : این آزمایش در دریا موفقیت آمیز بود . منطقه ی ناپدید شدن آن کره ی با شعاع صد یارد را تشکیل می داد . سرنشینان کشتی از نظر غیب شدند و نه یکدیگر را می دیدند و نه وجودشان قابل لمس بود .

برای احیا آنها از دستگاههای الکترونیکی خاصی استفاده شد . چنین شایع شده بود که برخی از سرنشینان دچار ناراحتی های روانی شدند و برخی نیز جان خود را ازدست دادند .

کارلوس آلنده از بازمانگان دیگر این حاثه در نامه ای به پروفسور "موریس جسوپ" بسیاری از موارد این آزمایش را شرح داد . این آزمایش بوسیله ی موریس جسوپ و در پی تحقیقات او فاش گردید .

بسیاری این وقایع را فقط یک حیله برای داستان سازی می دانند و برخی دیگر به آن باور دارند . چندین فیلم نیز بر اساس این حادثه ساخته شده است . برای تحقیق بیشتر در این زمینه می توانید عبارت " philadelphia experiment 1943 " را در گوگل سرچ کنید .

منابع :






3. The Bermuda Triangle , Charles Berlitz

۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

من در 30 اسفند به دنیا آمدم !

امسال اسفند 30 روز است و بعد از 4 سال دوستانم و خانواده می توانند تولدم را تبریک بگویند . واقعا حکایت من حکایت مسخره ای است . روزی که به دنیا آمدم کسی نبود پدرم را راهنمایی کند تا تاریخ تولدم را 30 اسفند ننویسد . مامور ثبت احوال نمی دانم چرا هیچ نگفت .

من مثال کامل یک عقب مانده ی تاریخی هستم . هر 4 سال یکبار هویتم در تاریخ ظاهر می شود و سپس برای چهار سال دیگر خاموش می شود . بعدها هم که به خارج از کشور رفتم و دیگر فرصت اصلاح شناسنامه پیش نیامد و ما ماندیم و متولد روز 30 اسفند . روزی که در تقویمها نیست مگر هر 4 سال یکبار .

چرا کسی به ما متولدان 30 اسفند فکر نمی کند . به خاطر این تاریخ تولد لعنتی همیشه من رو یک سال بزرگتر از بقیه قرار می دادند . به خاطر یک روز لعنتی همیشه یکسال زودتر توی سرم می زدند . در مدرسه , در سربازی , در کنکور. شماها درد مرا نمی فهمید . روز که اصلا وجود خارجی نداشت . حالا اگه متولد 29 اسفند بودم باز خوب بود . نمی دوانم درکم می کنید یا نه ؟

من متولد 30 اسفند هستم . من مرد نامرئی هستم . و تا چها ر سال دیگه وجود خارجی ندارم . حکایتم را گفتم شاید از بدبختیهای کودکی من شما کمی لبخند بزنید . در این روزگار آلوده و نامیدی .


۱۳۸۷ اسفند ۱۱, یکشنبه

ایرانیها ملت بی صاحاب

ما ایرانیها ملت بی صاحابی هستیم . همیشه خارج از ایران که هستم همه ی سعیم اینه که آسه برم آسه بیام که گربه شاخم نزنه .
اگه یه جا صفی باشه مثل یه گاگول تو صف وامی ستم تا نوبتم بشه . همه ی ملیتها از اقصا نقاط جهان از بنگلادش گرفته تا سیرالئون مثلا زرنگی می کنند و از ما جلو می زنند تا کارشون زودتر رابیفته ولی ما از ترس اینکه بگن ایرانی هستی و فحش بارمون کنند لام تا کام خفه هستیم . من تنها اینطور نیستم ایرانیهایی که دور و برم هستم حتی اونایی که تو ایران کلی هارت و پورت دارند هم اینجا مثل موش می مونن .
خلاصه همش مشغول این هستیم تا خودمون رو آدمای خوبی نشون بدیم ولی دست آخر این ما هستیم که تروریست و آشغال هستیم نه اون پاکستانی و مصری و اردنی و سعودی که بمب گذاشتن و القاعده رو می چرخونن .
اینجا بچه ها رسمه می گن اگه تو بازار کسی حقت رو خورد یا خودت حقت رو بگیر یا بی خیال بشو. یه وخ نری سفارت جمهوری اسلامی که به تخمش هم حسابت نمی کنه . سفارتخونه های کشورهای دیگه همه جوره پشت ملتشون هستند ولی اگه مارو لخت می کنن ما عین یابو می مونیم و هیچ کاری هم نمی تونیم انجام بدیم .

داخل هم که الحمدالله وضع بهتره نیروی قهرمان انتظامی جمهوری اسلامی همچنان مشغول وارسی درون شورت ملت همیشه در صحنه س تا ببینه مال کی شل شده و مال که شق و سیخکیه و در حالت انتظار بسر می بره .
ما نفهمیدیم این نیروی انتظامی و این دولت ضامن امنیت هستند یا مخل امنیت . همین جوری نوشتیم درددلی بود حال تو خواهی پند گیر خواه ملال .