من قلبا طرفدار تحریم هستم اما باید چند نکته را تحریم کنندگان مشخص کنند . چند در صد مردم در انتخابات شرکت نکنند تحریم صورت گرفته است . حتی در زمان رفسنجانی حدود 50 درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند ولی اتفاق نیفتاد . و نکته ی دیگر اینکه چگونه به گوشه و کنار ایران و شهرها و روستاهای دوردست ایران پیام تحریم رسانده شود . من در میان مردمی که مردمان تهران و شهرهای بزرگ نیستند بوده ام . آنها حتا تصوری از انتخاب بد و بدتر هم ندارند . آنها قلبا به کسی که می خواهند رای می دهند . برای روشنفکران انتخابات , انتخاب بین بد و بدتر است ولی مردمان طبقه ی پایین هیچ ذهنیتی در این مورد ندارند .
همانطور که یک پدر برای اینکه سخن فرزندش را بشنود کمر خم می کند تا هم قامت فرزندش شود روشنفکران ایرانی هم باید کمی از آن اوج خردمندی پایین تر بیایند و با ورود به ذهنیات و حرکتهای آنها کمی مسیر مردم را بهتر بسازند .
وقتی راهی نیست تا پیامهای بسیار خردورزانه ی ما به گوش مردم رسانده شود و اصولا آنها اهمیتی برای آن قائل نیستند بهتر است خود را به درون باورهایشان بیاندازیم و سعی کنیم کمی در تلطیف آن نقش داشته باشیم .
از آن اوج خردورزی و کمی پایین تر بیایم .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر