۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه

آمپول دموکراسی !

آیا روشنفکران ما مردم ما را شناخته اند . همیشه روشنفکرانمان یکدیگر را به همراهی با استبداد محکوم می کنند . اما مردم چه می کنند . وقتی شما فریاد مبارزه با اختناق و وحشت می دهید واقعا اکثریت مردم این را می فهمند؟
به خمینی ناسزا می گوییم و همه ی تقصیر ها را به گردن او می اندازیم اما نمی بینیم تا زنده بود اکثریت مردم با او بودند . تک تک همین مردم خمینی را ساخته بودند . او به تنهایی خمینی نبود . می آییم و شعارهای محکم می دهیم برای آزادی اما مردم کوچه و بازار چه می کنند . کسانی مانند معین می آیند و شعرهای دموکراتیک می دهند و مردم به او رای نمی دهند . باز روشنفکران همه را می گذارند به حساب روگرداندن مردم . کدام روگردانی ؟ 60 تا 70 درصد در انتخابات شرکت کردند . روی گردنی چه صیغه ایست ؟ چند درصد از مردم ما شعار مبارزه برای حقوق شهروندی را می فهمند . حتی بسیاری از بااصطلاح تحصیل کرده ها هم این صحبتها برایشان چندان ارزشی ندارد .
وقتی یک روشنفکر ذهن و اندیشه ی خود را پروش می دهد همه را از دید خود می بیند . و عیب کار اینجاست .گمان می کند دغدغه ها ی او را بقیه هم دارند . اما همین ها باعث شده روشنفکران ما به جای اینکه مردم را به آزادی رهنمون کنند از مشروطیت به بعد فقط سیر نزولی داشته باشند . روزی که بریتانیا برای جانشینی رضاشاه به قوام السلطنه به جای محمدرضا شاه پیشنهاد تاسیس جمهوری داد قوام این مردم را می شناخت که گفت ملت ما شاه می خواهد . روحیه ی فرمانبری در وجودمان رخنه کرده و به این سادگی بیرون نمی آید . با فرمان زنده باد آزادی مردم آزادمنش نمی شوند .
فکر می کنیم اگر خمینی نبود اوضاعمان خوب بود . باور کنید نبود . اگر خمینی نبود مردم خمینی دیگری می ساختند . کمی از آن بالاها بیاییم پایین . آن بالاها آقای فرج سرکوهی اندیشمند ایرانی به آقای بهنود اندیشمند دیگر ایرانی تهمت اطلاعاتی بودن می زند . این فقط یک مثال است . می خواهیم مقصر و مقصرها را بیابیم . آن بالاها ( روشنفکرانمان را می گویم ) توی سر هم می زنند و می خواهند همه چیز را توجیه کنند . کمی پایین تر را نمی بینیم . مردمی که هنوز برای حسین نذری می دهند . سفره ی ابالفضل می اندازند و به خرافات بسیاری دل بسته اند .
البته بدبختی از مردم نیست . مردمان کشورهای دموکرات نیز روزی همینگونه بوده اند . بدبختی از روشنفکران و روشنگران ماست . آنها که آنچنان از مردم دورند که دون کیشوت وار فرمانهای آزادیخواهانه سر می دهند و آمپول دموکراسی می جویند .
محمود دولت آبادی و سروش نیز مورد اخیرش بود . همیشه همین بوده . تا روشنفکرانمان قامت خود را خم نکنند تا به قامت دموکراسی خردسال ایرانی برسند چیزی جز بدبختی درو نخواهیم کرد .

۱ نظر:

  1. . اگر خمینی نبود مردم خمینی دیگری می ساختند

    to khili mifahmi vaghteto ba iraniha talaf nakon
    yek doost

    پاسخحذف